به نام خدا
نمی خواستم مث این بچه سوسولا چندتا اس ام اس عاشقانه خداحافظی مث اینا جور کنم که میگه:
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
یا اینکه میگه
نمیتونم ببخشمت دور شو برو نبینمت
تیكه ای بودی از دلم گندیدی و بریدمت
...... خدا حافظ
یا
گفتی خدا حافظ
گفتم نمی خواهی مرا؟ باشد.......نخواه...... اما ای کاش می گفتی چرا؟
خلاصه از این چرت وپرتا
وازدوستام خداحافظی کنم
کلا از این جینگولک بازیا خوشم نمیاد
هیچی دیگه گفتم درست و حسابی خداحافظی کنم که تو یادشون بمونه
---------------------------------------------------------------
سلام خدمت همه ی دوستان
بالاخره نوبت ماشد وما هم رفتنی شدیم
شتری که در خونه ی پسرها می خوابه حالا خوابیده در خونه ی ما
میگن بعد قیامت هر روزش برابر باهزار ساله ولی ما هیچ وقت اینو درک نمی کنیم تا اینکه میریم سربازی،اونجاس که می فهمیم هر روزش برابر با هزار ساله
بگذریم یکی یکی شروع می کنم
اول از دوست خوبم محسن :
که دیگر کسی را ندارد که کتکش بزند
((چند باری می خواس محسن رضاشهرضا را بزنه دید زورش بهش نمیرسه دیگه کاری به کارش نداره))
نرسد دست تمنا چو به دامان شما
میتوان چشم دلی دوخت به ایوان شما
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی است در این فاصله قربان شما
خدا حافظ
----------------------------------------------------------------
دوم امین صفیان
هی...
دیگر من نیستم که با این زبون سی متری اذیتش کنم ، آخه خیلی با هم کل کل می کردیم
راستی یه نصیحت از این اوراق بهادار(چک) فاصله بگیر که با محلش خوب است وبی محلشپدر آدم را درمی آورد
پرسید کدام راه نزدیکتر است؟
پرسیدم به کجا؟
.
گفت به خلوتگاه دوست
گفتم تو مگر فاصله ای می بینی بین دلو آنکس که دلت منزل اوست
----------------------------------------------------------
سوم مجتبی تن سازمعروف به:
به به
نیازی به گفتن معروفیت عارفانه اش نیست همه میشناسیدش اما برایتان بیشتر توضیح دهم از خودش
از نظر فیزیکی جز دوپایان محسوب می شودو متشکل از مخلوطی از آب وگوشت است بدون هر آپشن اضافی مثل دم ،چشم سوم وذهن زاپاس
و از کرم های آمونیاک خوار و پشمالوهای اندو و قد درازهای آواتار تغذیه می کند
ومغز او به زور نیم کیلو است که تازه از این نیم کیلو فقط از پنج درصد آن استفاده می کند و از این پنج درصد یک درصد برای فعالیتهای روزمره وچهار درصد دیگر را که همه میدانیم وباقی اش را آکبند گذاشته است
اما مهمتر از آن اینکه مهمترین عضو بدن او مغز نیست بلکه چشم اوست چون عقلش به چشمش است وهر چه مجتبی بگوید باطن آدمها برایش مهمتر است بدانید خالی می بندد و آنچه در درجه ی اول برای او مهم است ظاهراست ویک خوشکل احمق با آیکیوی زیر 90 برایش مهمتر از یک زشت نابغه است وخودش هم بارهاگفته که
همین لباس زیباست نشان آدمیت
مجتبی جان خداحافظ
--------------------------------------------------------------------
چهارم محمود عباس زاده عطا آبادی
محمود جان بالاخره یک روز تو را مهمان میکنم و هرجا که تو گفتی میرویم رستوران هتل عباسی یا رستوران گردان هتل آسمان یا نه اصلا رستوران برج میلاد وبرایت بستنی با روکش طلا می گیرم به قیمت 500هزار تومن بعد هر غذایی که خواستی از خرچنگ و خاویار گرفته تا گوشت تازه ی طاووس ایتالیایی با سس فرانسوی با غنای بیست درصد وهزاران چیز دیگر تا
وایه ات در این دنیا ور بیاید
به امید آنروز
خدا حافظ
-------------------------------------------------------------------------
پنجم سید سجاد
سجاد جان تو را خوب میشناسم
تو زاویه نشین مسجدی هستی و مشغول جهاد اکبر ، پای چکمه پوش بر گلوی نفس خویش گذاشته ای و می فشاری ، نفس خود را به آسیاب سنگی بسته ای می چرخانی تا رام شود
اما رام نمی شود
سجاد جان خداحافظ
-------------------------------------------------------------------------
ششم امید
معروف به امید یونسی امید عکاس گوتنبرگ( مخترع دستگاه چاپ) و...
چند هفته پیش رفتیم تو باغ آش خوردیم ،قبل اینکه بریم مادرم کمی آش توی قابلمه ریخت .گفتم این کم است .گفت برای سه نفر کافیست گفتم امید از پس گردنش تا کف پایش معده است و مادرم آنقدر آش ریخت که از معجز امام او سیر شد وبه قول محمد جمالزاده یکی از بزرگترین نویسندگان ایران زمین که در داستان کباب غاز می نویسد معده آنها همچون گاوخونی زنده رود است هرچه در آن بریزی پر نمیشود
(به گمانم که تهش سوراخ باشد)
حلالمان کن خداحافظ
--------------------------------------------------------------------------------------------
هفتم هادی نصیریان
و وقتی شمال بودیم هادی گفت که هر اتفاقی در سفر شمال افتاد وهر حرفی زده شد همینجا خاکش کنید وبرای هم صفحه نگذاریم وجالب اینجا بود که ما هم به هیچ کس به غیر از همه ی دوستان نگفتیم و یاد این شعر افتادم که می گوید
راه پنهانی میخانه نداند هیچکس
جزمن و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر
خداحافظ
----------------------------------------------------------------------------------------
هشتم
واز همه ی دوستان خوبم خداحافظی می کنم
عزت زیاد
والسلام علیکم
محمد ابراهیم نصیری
30 مهر ماه 1390